الهام ظریفیان | شهرآرانیوز؛ استان خراسان رضوی با اینکه از دورترین نقطهها به مناطق عملیاتی در دفاع مقدس محسوب میشده، به نسبت وسعت و جمعیتش بیشترین شهدا و رزمندگان و ایثارگران را تقدیم انقلااب اسلامی کرده است. هنرمندان این سرزمین دوشادوش رزمندگان خراسانی، در طی سالهای دفاع مقدس و پس از آن، دست به خلق آثار هنری مرتبط با رشادتهای رزمندگان زده اند و بسیاری از مردم طی سالها شاهد هنرهای آنها بوده اند و خاطرات ماندگاری با آنها دارند.
با این حال نبود یک موزه تخصصی هنری با موضوع دفاع مقدس در مشهد که همه این آثار پراکنده را جمع کند، موجب شده است بسیاری از این آثار رو به فراموشی روند یا در معرض نابودی قرار گیرند. این درحالی است که در بسیاری از کشورهای دنیا به آثار هنری مرتبط با جنگ توجه ویژهای میشود و موزههای تخصصی برای نمایش آنها ایجاد شده اند. در گزارش زیر، با سه هنرمند فعال مشهدی که در عرصه دفاع مقدس آثار بسیاری خلق کرده اند، گفتگو کرده ایم و از آنها درباره ضرورت ایجاد چنین موزهای در دومین کلان شهر کشور پرسیده ایم.
محمد ملتجی هنرمند پیشکسوت تئاتر مشهد است که آثار ارزشمند زیادی با مضامین ارزشی و دفاع مقدسی مانند «حدیث عشق»، «هویت»، «همراه» و «در آغوش آفتاب» خلق کرده است. این بازیگر، نویسنده و کارگردان به ظرفیتهای بالقوه ایجاد موزه هنری دفاع مقدس اشاره میکند و میگوید: مشهد یکی از شهرهای بزرگ ایران و پایتخت معنوی جهان اسلام است. این شهر در مناسبتهای مختلف مذهبی و ملی میزبان میلیونها زائر است. همچنین در هنرهایی مانند تئاتر، شعر و هنرهای تجسمی یکی از قطبهای کشور است. با چنین ظرفیتی ایجاد موزه هنرهای دفاع مقدس برای نمایش آثار مرتبط و معرفی هنرمندان این حوزه (چه آنها که در قید حیات اند و چه آنها که از دنیا رفته اند) ضرورت دارد.
او میافزاید: چنین موزهای باید در مرکز شهر باشد؛ مثلا اطراف حرم، در جایی که زائران به ویژه زائران خارجی رفت وآمد دارند، مانند موزه باغ نادری که نزدیک به حرم مطهر قرار دارد و یکی از دلایل شلوغ بودن آن موقعیت مناسب مکانی آن است.
این هنرمند با اظهار تأسف از اینکه تئاتر دفاع مقدس فراموش شده است، میگوید: تئاتر مشهد در موضوع دفاع مقدس حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در همه سالهای دفاع مقدس و بعد از آن تئاتر مشهد آثار درخشان بسیاری تولید کرده است و بنابراین بخشی از این موزه میتواند به نمایش آثار مرتبط با تئاتر مشهد اختصاص یابد.
ملتجی تأکید میکند: در سالهای جنگ و بعد از آن تئاتر در مشهد فعال بود و آثار خوبی تولید شد. برای مثال تئاتر «مظلوم پنجم»، اثر رضا صابری، کار فاخری بود که در جشنواره ملی تئاتر فجر خوش درخشید و مقامهای زیادی را کسب کرد.
وی با اشاره به آثار مرحوم شهاب ملت خواه و علیرضا باوندیان در حوزه دفاع مقدس گفت: در این موزه میتوان یک بانک اطلاعاتی از آثار دفاع مقدس ایجاد کرد و اطلاعات مرتبط با این آثار از جمله هنرمندان، جوایز، خلاصه داستان نمایشها و دیگر اطلاعات مرتبط با آن را به مخاطب عرضه کرد. این آثار باید حفظ شوند. حیف است آیندگان از این گنجینهها محروم بمانند.
ملتجی اضافه میکند: این موزه در ضمن میتواند کارکردهای مؤثری هم برای تئاتر مشهد داشته باشد. نسل جدیدی که تازه وارد تئاتر میشود به این ترتیب میتواند با تاریخچه تئاتر مشهد آشنا شود، اساتید خود را بهتر بشناسد و با فرهنگ دفاع مقدس از این طریق آشنا شود. فرهنگ و هنر لایههایی دارد که یکی از آنها آشنایی نسل جدید با آثار گذشته است. در این موزه این هدف را میتوان دنبال کرد تا دست مایهای برای کسانی باشد که میخواهند تازه وارد کار هنری شوند.
احمد منصوب دیگر هنرمند شناخته شده مشهدی است که بسیاری از مردم با نقاشیهای بزرگ او از شهدا روی دیوارهای شهر خاطره دارند. او با اشاره به تکمیل نشدن موزه دفاع مقدس در مشهد میگوید: در این موزه میتوان همه ابعاد دفاع مقدس را به مخاطب عرضه کرد که به طور حتم فعالیت هنری جزء لاینفک و اصلی آن است. در بسیاری از شهرها چنین موزهای ایجاد شده است، ولی در مشهد هنوز به جایی نرسیده است. البته ما در مشهد موزه هنرهای معاصر و تجسمی هم نداریم و جای چنین مکانهایی به شدت خالی است.
ایجاد موزه تخصصی آثار هنری دفاع مقدس یک پیشنهاد عالی برای برنامه ریزان و مسئولان فرهنگی است تا به ایجاد آن اهتمام ورزند.
او ادامه میدهد: آثار ارزشمند زیادی در سالهای دفاع مقدس و پس از آن توسط هنرمندان مشهدی خلق شده اند، اما به این سبب که کسی تاکنون به فکر راه اندازی موزه آثار تجسمی دفاع مقدس در این شهر نیفتاده است، این آثار در گوشه انبارهای سازمانهای مختلف خاک میخورند و از آنها استفاده ناچیزی میشود.
منصوب اضافه کرد: پوسترهای مختلفی که در دهه ۶۰ و در سالهای دفاع مقدس درباره شهدا توسط هنرمندانی مانند علیرضا خالقی، مصطفی زلیخایی، شهید محمدعلی اقبالی خلق میشدند، یا نقاشیهایی که هنرمندان انقلابی از سوی اداره تبلیغات سپاه و پایگاههای بسیج برای شهدا میکشیدند، گنجینههای ارزشمندی هستند که متأسفانه به این دلیل که موزه هنرهای تجسمی دفاع مقدس نداریم در معرض نابودی قرار گرفته اند و کسی به فکر جمع آوری این آثار ارزشمند نبوده است.
در سالهای اخیر خیلی از پدران و مادران شهدا از دنیا رفته اند و تابلوهای نقاشی شهدا که به خانوادههای آنها اهدا میشد سرنوشت نامعلومی دارند. آیا بازماندهها این آثار را حفظ کرده اند؟ همه این شرایط ضرورت ایجاد موزه تجسمی هنرهای دفاع مقدس را در مشهد بیش ازپیش آشکار میکند.
این هنرمند به کارکردهای موزه تخصصی هنر دفاع مقدس در مشهد اشاره میکند و میگوید: در یک نگاه کلی موزه تخصصی آثار هنری مرتبط با دفاع مقدس میتواند دو بخش اصلی داشته باشد. یک بخش اصلی موزه است که میتواند آثاری را در بر بگیرد که در سالهای دفاع مقدس توسط شهدا و رزمندگان خلق شدند.
برای مثال بعد از بازگشت آزادگان به کشور در سال ۶۹ چند نمایشگاه جمع وجور از آثار تجسمی که در اسارت با کمترین امکانات خلق کرده بودند برپا شد. همچنین بسیاری از جانبازان آثار هنری زیادی خلق کردند. مانند استاد حسین نوری که با در دهان گذاشتن قلم نقاشی میکشید و نمایشنامه مینوشت. آثار او الان کجاست؟ کجای مشهد میتوانیم این آثار را ببینیم؟
او ادامه میدهد: آثار زیبایی هم در مناطق جنگی توسط شهدا تولید شدند. من چند تابلوی نقاشی از شهید حیدری، از بچههای تخریبچی که سالها بعد پیکرش پیدا شد و اکنون مزار او در اردوگاه امام رضا (ع) وکیل آباد قرار دارد، دیده ام. همچنین برادرم، شهید مهدی منصوب، خطاط بود و از جبهه برای من قلم نی به عنوان سوغات میآورد. خودش هم خوش نویسیهای زیادی با آن قلمها انجام میداد. من سال هاست این آثار را حفظ کرده ام، ولی محل عرضهای برای آنها وجود ندارد.
منصوب به ایجاد بخش دیگر در موزه هنر دفاع مقدس اشاره میکند و میگوید: این بخش میتواند آثاری را در بر بگیرد که هنرمندان بعد از دفاع مقدس تاکنون تولید کرده اند و حجم کمی هم ندارد. آثار خوبی در زمینههای نقاشی، عکس، پوستر، طرح جلد با این موضوعات وجود دارد که بسیار الهام بخش اند و میتوانند برای دانشجویان و هنرمندان نسل جدید آموزنده باشند.
این موزه میتواند گنجینه ارزشمندی را که در جاهای مختلف پراکنده است در خود جا بدهد. آرزو میکنم مسئولان این گزارش را ببینند و به فکر بیفتند. مشهد مستحق بسیاری از امکانات است. اگر ارادهای برای انجام کار باشد، موزه تخصصی هنر دفاع مقدس در این شهر به راحتی میتواند شکل بگیرد و به یکی از زیباترین موزههای کشور و جذاب برای زائران از شهرها و کشورهای مختلف تبدیل شود.
او تأکید میکند: این موضوع مهمی است که کسی تاکنون به فکر آن نبوده است. امیدواریم موزه بزرگ دفاع مقدس استان افتتاح شود و بخشی از این آثار را در خود جا بدهد. اما بعید است باتوجه به هزینههای سنگین ساخت چنین موزهای به این زودیها آماده شود. اگر عاقلانه فکر کنیم، بهتر است دست کم موزه تخصصی هنری دفاع مقدس را راه اندازی کنیم که هم هنرمندان از آن بهرهمند شوند، هم آثار هنری در معرض نابودی حفظ شوند.
هنرمندان دوست دارند آثارشان در معرض دید باشد و مردم آنها را ببینند. خداقوت گفتن به هنرمندان در همین قالب متجلی است. بهترین تشویق برای هنرمند این است که شرایط دیده شدن اثرش فراهم شود. حیف است این آثار که محتوای ارزشمندی دارند در گوشهای خاک بخورند و کسی آنها را نبیند.
مصطفی معمی وند، هنرمند گرافیست، هم بر ضرورت ایجاد موزه تخصصی هنرهای دفاع مقدس در مشهد برای حفظ و نگهداری و جمع کردن آثار پراکنده دفاع مقدس و به فراموشی نسپردن این آثار تأکید میکند و میگوید: چنین موزههایی در دنیا مرسوم اند و در آنها آثار هنری با موضوع ایثار، تاریخ جنگها و قدردانی از رشادتهای رزمندگان به نمایش درمی آید. اما شاید برای ما مهمتر از ضرورت ایجاد چنین موزهای این باشد که به جذب بازدیدکنندگان آن اهمیت بدهیم. چون موزهای که مخاطب نداشته باشد، یک انباری شیک است. اما اگر مخاطب داشته باشد، میتواند اثرگذار باشد.
او ادامه میدهد: مخاطب حق انتخاب دارد، ولی باید بداند چنین فضایی چه دستاوردی برایش خواهد داشت و چرا باید آن را انتخاب کند؟ جذابیت مخاطب را با خود میآورد. تبلیغات و رسانهای شدن این جریان مهم است. اگر قرار است کاری انجام شود، لزوما یک کار حرفهای و اصولی و درجه یک باید باشد که شأن هنرمندان دفاع مقدس حفظ شود. وگرنه برای کارهای دم دستی و سطحی زیادی در کشور با بودجههای کلان فرهنگی هزینه میشود، ولی اثرگذاری ندارند، چون عمیق نیستند.
کار عمیق زمان میبرد و مطالعه میخواهد. نوآوری ریسکهایی دارد و ممکن است مورد اقبال و پسند همه قرار نگیرد، اما در آینده جای خود را باز میکند و حتی الگو میشود. ولی خیلی از مدیران از نوآوری میترسند و این ریسک را تحمل نمیکنند که کار جدیدی انجام دهند و مورد انتقاد باشند. برای همین خیلی محتاطانه عمل میکنند و خیلی کارها سطحی شده اند. برای ایجاد موزه تخصصی هنرهای دفاع مقدس جسارت مدیران را لازم داریم، ولی این جسارت خیلی وقت است که از فضای هنری ما دور شده است.
این هنرمند با بیان اینکه نباید به موزه هنری دفاع مقدس تنها به چشم یک موزه و نگهداشت آثار نگاه کنیم، میگوید: در کنار چنین موزهای حتما باید پیوستهای فرهنگی وجود داشته باشد که به اصطلاح پاخور خوبی برای آن ایجاد شود. تکنیکهای ارائه محتوا باید به روز باشند و مناسب ذائقه نسل امروز باشند. عرضه محتوا در این موزه باید با نگاه زمان حال باشد، نه نگاه دهه ۶۰ و ۷۰. ما نمیتوانیم با تکنیکهای نسل گذشته در زمان حال مخاطب جذب کنیم. یک مدیریت هنری واحد و یک پارچه باید بتواند به این مسئله درست پاسخ بدهد.
نباید به چشم برگزاری یک جلسه همایش به این موضوع نگاه کرد. او میگوید: آثار فرهنگی زمانی به سوددهی میرسند که به دست خود مردم تکثیر شوند. وقتی این اتفاق میافتد که عرضه اثر هنری هیجان مثبت ایجاد کند. یعنی احساسات مخاطب را تغییر دهد و او را به حرکت وا دارد که گوشی موبایلش را بردارد و از آن فضا عکاسی کند. حال سؤال این است که در صورت ایجاد موزه تخصصی هنر دفاع مقدس آیا این هیجان مثبت در آن اتفاق میافتد؟